معمولاً افق های خاک را از سطح خاک تا سنگ بستر، با حروف لاتین نام گذاری می نمایند.
انواع افق های خاک عبارت اند از:
افق O: این افق بیشتر در مناطق جنگلی و پر باران به وجود می آید و سطحی ترین لایهخاک می باشد. این افق از بقایای تجزیه شده یا تجزیه نشده ی گیاهان و لاشبرگ آن ها تشکیل میشود.
افق A :در مناطق جنگلی زیر افق O و در مناطق خشک در سطح خاک قرار میگیرد. این افق محل تجمع مواد آلی تجزیه شده است، رنگ آن در مقایسه با افق های زیرین تیره تر می باشد. در ضمن از نظر مواد غذایی و اکسیژن غنی تر از سایر افق ها است.
افق B: در خاک های تکامل یافته و مسن در زیر افق A قرار دارد (در خاک های جوان که هنوز مراحل تکاملی را طی نکرده اند وجود ندارد). این افق محل تجمع مواد شسته شده از افق A می باشد به همین علت به آن افق ذخیره می گویند.
افق C: زیر افق B و در صورت نبود افق B در زیر افق A قرار دارد. این افق معمولاً حاوی قطعاتی از سنگهای بستر و سنگ هایی که خاک از آن ها تشکیل یافته، می باشد.
افقR:سنگ هاى پوسته زمین که به آن ها سنگ بستر نیز مى گویند. کشاورزان با دانش بومی و تجربیّات خود خاک را به دو بخش تقسیم می نمایندخاک سطح الارض و خاک تحت الارض. خاک سطح الارض (خاک فوقانی): شامل بخشی از خاک می باشد که فعالیّت های کشاورزی مثل شخم و شیار، آبیاری، کوددهی و کاشت بذر و غیره در آن انجام میشود. در این بخش به دلیل مساعد بودن شرایط تهویه و وجود خلل و فرج زیاد، فعال بودن موجودات ذره بینی و تجمع بیشتر مواد غذایی، ریشه رشد و نمو بهتری نسبت به بخش زیرین دارد. از نظر علمی این بخش خاک شامل افق های O و A و بخش فوقانی افق B می باشد.ضخامت این بخش از چند سانتیمتر تا بیش از یک متر بر حسب میزان توسعه کشاورزی منطقه متفاوت است.خاک تحت الارض (خاک تحتانی): این بخش در زیر خاک سطح الارض قرار دارد به علّتتراکم و فشردگی زیاد فاقد تهویه مناسب است و ریشه ی گیاهان به ندرت در آن توسعه می یابد.
موجودات ذره بینی خاک نیز به علت کمبود اکسیژن در آن فعالیّت کمتری دارند. این بخش افق C و بخش زیرین افق B را در برم یگیرد. به دلایل ذکر شده خاک تحت الارض شرایط لازم برای رشد گیاهان را ندارد و از نظر کشت بسیاری از گیاهان زراعی و باغی به جز درختکاری اهمیّت چندانی ندارد.